چرا سیستمهای HSE شکست میخورند؟
۱٫ مقدمه – چرا سازمانها با وجود تلاش، باز هم شکست میخورند؟
مطالعات جهانی نشان میدهد:
- بیش از ۷۰٪ سیستمهای HSE پس از ۲ سال دچار افت عملکرد میشوند.
- ۵۵٪ سازمانها HSE را یک «بخش هزینهبر» میدانند، نه یک سرمایهگذاری استراتژیک.
- در ۶۰٪ حوادث بزرگ صنعتی، ضعف HSE نه در اسناد، بلکه در رفتار سازمانی ریشه دارد.
ایده اصلی این مقاله ساده اما حیاتی است:
سیستمهای HSE به دلیل فقدان دانش، ابزار یا استاندارد شکست نمیخورند؛ بلکه به دلیل خطاهای مدیریتی، فرهنگی و رفتاری شکست میخورند.
برای درک عمیقتر این شکستها، ۱۰ خطای مرگبار را بررسی میکنیم.
۲. خطای اول – رهبری ضعیف و نبود تعهد واقعی مدیریت ارشد
۲.۱. HSE بدون Leadership، فقط یک فرم اداری است
مدیرعامل، مدیر عملیات و مدیر پروژه اگر:
- فقط شعار ایمنی بدهند
- در جلسات HSE حضور نداشته باشند
- خودشان PPE نپوشند
- ایمنی را به کارشناسان واگذار کنند
سیستم HSE هرگز پایدار نخواهد شد.
۲.۲. نشانههای رهبری ضعیف در HSE
- ایمنی در KPI مدیران ارشد وجود ندارد
- مدیران فقط پس از حادثه واکنش نشان میدهند
- تصمیمها تحت فشار تولید، ایمنی را قربانی میکنند
- مدیران میگویند: «HSE مال خودتونه؛ کار ما تولیده»
۲.۳. چرا این خطا مرگبار است؟
چون فرهنگ ایمنی از بالا شکل میگیرد.
اگر مدیر ارشد رفتار ایمن نداشته باشد، هیچ کارگری ایمن کار نخواهد کرد.
۳. خطای دوم – تمرکز افراطی بر کاغذبازی و بیتوجهی به واقعیت میدانی
۳.۱ سیستمهای HSE روی کاغذ عالیاند، اما در میدان نه
چکلیستها، فرمها، دستورالعملها و ISOها تنها زمانی ارزش دارند که واقعاً در محیط کار اجرا شوند.
اما در بسیاری از سازمانها:
- فرمها فقط برای ممیزی پر میشوند
- دستورالعملها قدیمیاند
- JSAها Copy-Paste میشود
- HSE فقط گزارش مینویسد، نه مدیریت میکند
۳.۲ نشانههای این خطا
- کارکنان میگویند: «HSE فقط دنبال کاغذ است»
- حجم اسناد زیاد ولی عملکرد پایین
- پر شدن چکلیستها بدون چک واقعی
- آموزشها فقط برای تکمیل مستندات برگزار میشود
۳.۳ نتیجه؟
حادثه.
چون کاغذ جلوی وقوع حادثه را نمیگیرد؛ کنترل واقعی میدان میگیرد.
۴. خطای سوم – گزارشنشدن حوادث و پنهانکاری سازمانی
در بسیاری از صنایع:
- Near Miss ها گزارش نمیشوند
- Minor Incidentها مخفی میشوند
- پیمانکاران ترس از جریمه دارند
- مدیران نمیخواهند آمار سازمان بد به نظر برسد
۴.۱ پیامدهای پنهانکاری
- حذف مهمترین ورودی مدیریت ریسک
- تکرار حوادث مشابه
- ایجاد فرهنگ ترس
- عدم امکان تحلیل ریشهای
۴.۲ چرا خطا مرگبار است؟
چون «سیستم HSE کور» میشود.
بدون داده، هیچ پیشبینی، تحلیل یا پیشگیری ممکن نیست.
۵. خطای چهارم – ضعف در شناسایی خطرات و تحلیل ریسک
۵.۱ اجرای ناقص HAZOP، HAZID، FMEA و BowTie
بسیاری از سازمانها:
- جلسات تحلیل ریسک را سرسری برگزار میکنند
- افراد غیرمتخصص را وارد جلسات میکنند
- خروجیها را اجرا نمیکنند
- خطرات نوظهور را فراموش میکنند
۵.۲ پیامدها
- کنترلها ناکافی میشوند
- سناریوهای حادثه دیده نمیشود
- تجهیزات بدون تحلیل ریسک کار میکنند
۶. خطای پنجم – فرهنگ ایمنی ضعیف و رفتارهای ناایمن
۶.۱ رفتار، قلب HSE است
اگر کارکنان:
- عجله کنند
- ابزار نامناسب استفاده کنند
- ریسک را دستکم بگیرند
- PPE نپوشند
هیچ سیستمی نمیتواند آنها را نجات دهد.
۶.۲ نبود فرهنگ گزارشدهی، گفتوگو و بازخورد
سیستمی که در آن کارگر:
- از HSE میترسد
- با HSE دشمن است
- HSE را مزاحم کار میداند
بهطور قطع شکست میخورد.
۷. خطای ششم – مدیریت ناکارآمد پیمانکاران
بیش از ۶۵٪ حوادث صنعتی در شرکتهای پیمانکاری رخ میدهد.
۷.۱ خطاهای رایج سازمانها
- نداشتن سیستم انتخاب پیمانکار ایمن
- آموزش ناکافی پیمانکار
- نبود Stop Work Authority
- سیستم PTW ناکارآمد
- تفاوت سطح HSE پیمانکار با کارفرما
۷.۲ چرا این خطا مرگبار است؟
چون پیمانکار در بسیاری از پروژهها بیشترین حضور، بیشترین فعالیت و بیشترین ریسک را دارد.
۸. خطای هفتم – مدیریت تغییر (MOC) ناقص
تحقیقات CCPS نشان میدهد:
حداقل ۳۰٪ حوادث جدی به دلیل MOC ضعیف رخ میدهند.
۸.۱ خطاهای رایج در MOC
- تغییر تجهیزات بدون تحلیل ریسک
- تغییر مواد اولیه بدون بررسی پیامد
- تغییر نیروی انسانی بدون آموزش
- تغییر رویهها بدون ارزیابی
- حذف یا تغییر کنترلها بدون نظر HSE
۸.۲ پیامدها
- ایجاد Hazards جدید
- از کارافتادن Barrierها
- افزایش احتمال خطا
۹. خطای هشتم – ضعف در آموزشهای HSE و تمرکز بر تئوری
۹.۱ ایرادهای رایج در سیستمهای آموزشی
- آموزشهای تکراری و بیاثر
- عدم استفاده از آموزش عملی
- نبود آموزش VR و دیجیتال
- آموزشهای کوتاهمدت غیرکاربردی
- استفاده از مدرس غیرمتخصص
۹.۲ چرا آموزشهای ضعیف خطرناکاند؟
چون کارکنان «میدانند» اما «نمیتوانند».
نتیجه؟ خطاهای انسانی، حوادث و خسارت.
۱۰. خطای نهم – نبود سیستمهای پایش، ممیزی و بازخورد مؤثر
۱۰.۱ ممیزیهای فرمال و غیرواقعی
در بسیاری از سازمانها:
- ممیزی فقط برای ISO انجام میشود
- عدم انطباقها واقعی گزارش نمیشود
- Follow-Up وجود ندارد
۱۰.۲ سیستمهای پایش بدون تحلیل
داشتن KPI بدون تحلیل دادهها، فقط یک کار نمایشی است:
- TRIR مهم است، اما کافی نیست
- Leading Indicators نادیده گرفته میشوند
- Predictive Metrics وجود ندارد
۱۱. خطای دهم – فشار تولید و قربانی شدن ایمنی
این خطرناکترین خطاست.
۱۱.۱ نشانهها
- مدیر عملیات میگوید: «کار باید امروز تمام شود، ایمنی بعدش!»
- پروژه تحت فشار زمان، کنترلها را کاهش میدهد
- کارگران ناایمن کار میکنند چون تحویل پروژه مهمتر است
۱۱.۲ پیامدها
- افزایش شدید حوادث
- صدمه یا مرگ کارکنان
- خسارت سنگین مالی
- لطمه به اعتبار سازمان
۱۲. چرخه شکست HSE در سازمانها (مدل حرفهای)
۱. رهبری ضعیف
۲. فرهنگ ایمنی ضعیف
۳. پنهانکاری حوادث
۴. تحلیل ریسک ناقص
۵. کنترلهای ناکافی
۶. رفتارهای ناایمن
۷. حادثه
۸. مقصرسازی و سرزنش
۹. تکرار حادثه
این چرخه اگر شکسته نشود، سازمان را نابود میکند.
۱۳. چگونه از شکست سیستم HSE جلوگیری کنیم؟ (مدل مدیریتی ۵ بعدی)
۱۳.۱ بعد اول – رهبری ایمنی (Safety Leadership)
- حضور واقعی مدیریت
- رفتار الگو
- ادغام HSE در اهداف استراتژیک
۱۳.۲ بعد دوم – سیستمهای مدیریت ریسک قوی
- HAZOP دقیق
- BowTie واقعی
- LOPA معتبر
- MOC قدرتمند
۱۳.۳ بعد سوم – فرهنگ ایمنی پویا
- گزارشدهی بدون ترس
- مشارکت کارکنان
- بازخورد سریع
۱۳.۴ بعد چهارم – توانمندسازی کارکنان و آموزش واقعی
- آموزش مهارتی، نه تئوری
- VR، شبیهسازی، سناریو
- آزمون و اصلاح مستمر
۱۳.۵ بعد پنجم – فناوری و دیجیتالسازی HSE
- Permit دیجیتال
- IoT
- تحلیل داده
- پیشبینی حادثه
۱۴. جمعبندی
شکست سیستمهای HSE ناشی از «فقدان استاندارد» نیست؛ ناشی از فقدان بینش، رهبری، فرهنگ و تحلیل است.
سازمانهایی که به ایمنی نگاه فنی، سطحی، یا صرفاً قانونی دارند، محکوم به شکستاند.
اما سازمانهایی که:
- HSE را یک سرمایه استراتژیک میدانند
- رفتار مدیران را تغییر میدهند
- خطرات را علمی تحلیل میکنند
- فرهنگ ایمنی را تقویت میکنند
- از فناوری هوشمند بهره میبرند
نهتنها حوادث را کاهش میدهند، بلکه تابآوری، بهرهوری و مزیت رقابتی خود را بهطور چشمگیری افزایش خواهند داد.





دیدگاه خود را ثبت کنید